بسمه تعالی

با سلام خدمت شما عزیزان روزه دار.

آیا پرستش خداوند قانون دارد؟

 میگویند که نماز خواندن نزدیکترین راه برای رسیدن به خدا است حال حضرت محمد(ص) قبل از آنکه به پیامبری برسد نماز خواندن و روزه گرفتن بلد نبود پس چطور توانست به آن مقام بالا دست پیدا کند؟

در زمانهای قدیم شخصی بود بسیار با ایمان و خدا پرست که کرامات بسیاری هم داشته. روزی این شخص برای انجام کاری به کوهی در خارج از شهر رفته بود. همین طور که داشت میرفت متوجه غاری شد. به غار نزدیک شد و دید شخصی در داخل غار نشسته و مشغول عبادت است نزدیک رفت و از او پرسید: ای برادر اینجا چه می کنی؟ شخص گفت: من آمده ام اینجا می خواهم چهل روز در اینجا عبادت کنم تا به خدا نزدیک شوم. عارف کمی فکر کرد و گفت: ای برادر چرا می خواهی نزدیک شدن به خدا  را چهل روز به تاخیر بیندازی؟ شخص که این را شنید لحظه ای درنگ کرد و بعد چنان فریادی زد که خون از گلویش جاری شد و به بیرون دوید و به صحرا رفت. بعد از چند روز که عارف دوباره به کوه رفته بود، باز همان شخص را در آنجا دید به او گفت: ای برادر آیا حرفم را نشنیده ای که می خواهی باز هم چهل روز اینجا بنشینی؟ شخص گفت: به خدا قسم که من تا قیامت اینجا می آیم و با نزدیکترین کس به خودم راز و نیارز میکنم زیرا که هیچ چیز شیرین تر از این نیست که آدمی با محبوب خود راز و نیاز کند.

بله، پیامبر هم همین طور بود او اول خدا را را در نزدیکی خود دید و بعد به عار حرا رفت و مشغول راز و نیاز شد. حال بدانید که رسیدن به خدا هیچ قانونی ندارد و اینکه می گویند نماز بخوانید و روزه بگیرید به این دلیل است که خداوند وقتی دید که حضرت محمد برای عبادت او راه بسیار می رود و سختی میکشد به او گفت: ای محمد برای عبادت من سختی نکش، هیچ بنده ای نباید برای عبادت من سختی بکشد من راه های آسانتری را برای عبادت در اختیارتان می گذارم. و اینگونه بود که نماز و روزه را بر محمد و تمام بندگانش نازل کرد.

آری ، اگر ما قبل از آنکه نماز بخوانیم و یا روزه بگیریم خدا را بشناسیم و به او نزدیک شویم ، به رحمانیت خدا قسم که هیچ کاری راحت تر از نماز خواندن و انجام واجبات نیست و اینکه اینها بر ما واجب شده به این دلیل است که این راه را برعکس هم می توان رفت یعنی اول نماز بخوانیم و بعد بخاطر نماز خواندن مهر خدا در دلمان قرار گیرد. حضرت علی  خدا را به روش اول پذیرفت یعنی وقتی که پیامبر (ص)   مبعوث شد به عنوان اولین کس خدا را به علی معرفی کرد و تمامی قضایا و هر آنچه  که خدا می خواست را به علی(ع) گفت . علی(ع) یک شب کامل در باره پیوستن به پیامبر فکر کرد و بعد آن را پذیرفت.

شما هم مطمئن باشید زمانی که حضرت مهدی(عج) ظهور کرد قبل از آنکه شما را وادار به انجام واجبات کند، شما را به خدا نزدیک می کند و بعد خوتان به میل خودتان وا جبات را انجام خواهید داد. همانکاری پیامبر اسلام و تمامی پیامبران و معصومین انجام دادند.

از شما در شبهای قدر التماس دعا دارم

*به امید آنکه همه مامعشوق شایسته ای برای آن عاشق عزیز باشیم*

 

بسمه تعالی

سلام به همه شما روزه داران عزیز.

به نظر شما چرا انسان را اشرف مخلوقات نامیدند؟   چرا وقتی خدا انسان را آفرید،آن همه به او مباهات ورزید و او را گرامی داشت؟

چرا به همه ملائکه دستور داد که بر انسان سجده کنند؟ این انسان چه مقامی دارد که این همه مورد توجه است؟  به قول حافظ:

** دوش ملائک در میخانه زدند         گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند**

خداوند انسان را آفرید مانند تمام موجودات، اما درون انسان چیزی را به امانت قرار داد که او را تا این مقام بالا برد. این چیز آنقدر با ارزش بود که هیچ موجودی نمی توانست از آن نگهداری کند. حافظ چه خوب این را بیان میکند:

** آسمان بار امانت نتوانست کشید         قرعه کار به نام من دیوانه زدند**

آن چیز، روح خدا بود که خداوند آن را به درون انسان دمید و بسیار بسیار نصایح را به روشهای مختلف به گوش انسان رساند تا انسان بتواند از این امانت نگهداری کند. خداوند با این کار قدرتی عظیم به نام  اختیار را به درون انسان تزریق کرد تا انسان خودش راه کمال را انتخاب کند و طی نماید. بدانید که خدا و انسان کاملا شبیه به هم هستند، تنها تفاوت آنها با هم در نوع اختیار است یعنی خدا اختیار تام دارد ولی انسان نه. اختیار انسان یک اختیار تام نیست اما به این معنی نیست که هر چیزی می تواند برانسان تسلط داشته باشد و او را مجبور به انجام کاری کند. این را بدانید که  فقط انسان است که میتواند خود را مجبور به انجام کاری کند و هیچ موجودی قدرت سلب اختیار از انسان را ندارد، الا خدا. و این واقعا قدرتی عظیم است.

بعضی از انسانها که این قدرت را نشناخته اند ، آن را باور ندارند و از بیچارگی خود می نالند و گاهی تا جایی پیش می روند که فکر می کنند انسان یک موجودی است که دارای جبر کامل است و هر کاری میکند از روی غریزه است و این واقعا غلط است:

** این که فردا این کنم یا آن کنم      این دلیل اختیار است ای صنم**

گفته شد که غیر ازخدا، فقط انسان می تواند انسان را مجبور به انجام کاری  کند و این به دو صورت است: یکی آن که دیگران (انسانهای دیگر) او را مجبور به انجام کاری کنند و دوم آن که انسان خودش را مجبور به انجام کاری کند. که بدانید و بدانید که این دو صورت هم  در اختیار انسان است و اگر انسان نخواهد هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند او را مجبور به انجام کاری کند... پس وای برما که اگر از این قدرت عظیم درست استفاده نکنیم و این اختیار را در راه  سرپیچی از دستورات خدا به کار ببریم، وای برما، وای برما.

بدانید که حتی ملائک هم این قدرت را ندارند و مقام انسان از ملائک هم بالاتر است. درجه بندی نظام آفرینش  به این صورت است که اول از همه و در راس این نظام خداوند قرار دارد و بعد از او انسان و بعد از انسان، فرشته ها و ملائک قرار دارند(چون دارای جبر کامل هستند که از دستورات خداوند اطاعت کنند) و ... و در آخرین طبقه این نظام باز هم انسان قرار دارد اما انسانی که از قدرت خود در راه سرپیچی از دستورات خداوند استفاده می کند که او تابع هواهای نفسانی است یعنی یک انسان مسخ شده در راه فساد. وای بر ما که اگر مسخ شویم... خداوند با این حالت مخالف است او به ما دستورر می دهد که حتی در راه رسیدن به او هم مسخ نشویم و در هر لحظه اختیار خود را حفظ کنیم.زیرا اگر ما در راه او مسخ شویم فقط می توانیم تا مقام فرشتگان پیش رویم، ولی خدا این را نمی پسندد و میگوید ای انسان، من در تو این قابلیت را قرار دادم که حتی از فرشتگان هم بالاتر بیایی و نزدیکترین کس به من باشی پس ای معشوق من، از آن چیزی که من در تو نهادم استفاده کن و نزیک شو، نزدیکتر، بازهم نزدیکتر، که من به تو از رگ گردن هم نزدیکترم.

*به امید آنکه همه مامعشوق شایسته ای برای آن عاشق عزیز باشیم*

بسمه تعالی
با سلام خدمت شما عزیزان.
من یکی از کاربران جدید بلاگ اسکای هستم. من سابقا در پرشین بلاگ بودم ولی با مشکلات بسیاری در آنجا مواجه شدم که امیدوارم آن مشکلات را اینجا نداشته باشم.
آدرس وبلاگ من در پرشین بلاگ این بود :http://www.salambeto.persianblog.com
سعی میکنم مطالب را از آنجا به این جا منتقل کنم ... به هر حال دوستان می توانند برای دیدن مطالب قبلی به آدرس فوق مراجعه کنند.
من در این وبلاگ سعی کردم مشاهدات خودم را در مورد قدرت نمایی هنرمندانه خدا و اگر شما عزیزان افتخار دهید خاطرات شما را نیز در اینجا آورم.  و همچنین جسارت کرده ام نظریات خودم را در مورد برخی از مسایل دینی در این وبلاگ خواهم آورد  که درست یا غلط بودن آنها را شما عزیزان  با نظریات خود اعلام خواهید کرد. لازم به تذکرنیست که این وبلاگ از پرداختن به مسایل غیر اخلاقی  معذور است. و در آخر این مقال از او عاجزانه تقاضا دارم که الها این افکار آشفته را به خود مگیر زیرا که من انسانم و طالب مجهولات آفرینش.

**// به امید آنکه همه ما معشوق شایسته ای برای آن عاشق عزیز باشیم.//**